
چگونه حال خود را خوب کنیم؟ راهکارهای واقعی و عملی
حال بد داشتن تجربهای است که همه ما با آن آشنا هستیم. گاهی بدون دلیل مشخصی احساس میکنیم که انرژی نداریم، دلمان نمیخواهد کاری انجام دهیم یا اصلاً حوصله چیزی را نداریم. خوشبختانه راههای ساده و موثری وجود دارد که میتواند به ما کمک کند تا حالمان را بهتر کنیم و دوباره انرژی مثبت به زندگیمان برگردانیم.
چرا حال ما بد میشود؟
قبل از اینکه بخواهیم حالمان را خوب کنیم، بهتر است بدانیم چرا اصلاً حال ما خراب میشود. دلایل مختلفی میتواند روی حال و هوای ما تاثیر بگذارد. خستگی جسمی یکی از مهمترین عوامل است. وقتی بدن ما خسته است، ذهنمان هم نمیتواند درست کار کند و همین باعث میشود که حسابی حالمان بد شود.
استرس و نگرانی هم نقش بزرگی در خراب شدن حال ما دارند. وقتی مدام نگران آینده هستیم یا به مشکلات فکر میکنیم، انرژی روانیمان تحلیل میرود. کم خوابی یکی دیگر از دلایل رایج است. وقتی شبها به اندازه کافی نخوابیم، روز بعد حوصله و حال هیچ کاری را نداریم.
تغذیه نامناسب هم میتواند حال ما را خراب کند. وقتی غذاهای مقوی نخوریم یا وعدههای غذایی را حذف کنیم، بدنمان انرژی کافی برای کار کردن ندارد. حتی آب کم خوردن هم میتواند باعث شود که حالمان بد شود و احساس خستگی کنیم.
تنهایی و کمبود ارتباط با دیگران هم روی حال ما تاثیر میگذارد. انسان موجودی اجتماعی است و وقتی مدت طولانی با کسی حرف نزنیم یا همدمی نداشته باشیم، احساس پوچی و بیحالی میکنیم.
نقش فعالیت بدنی در بهبود حال
یکی از موثرترین راهها برای خوب کردن حال، حرکت کردن است. ورزش نه تنها برای بدن مفید است بلکه تاثیر شگفتانگیزی روی روحیه ما دارد. وقتی ورزش میکنیم، بدنمان موادی تولید میکند که به ما احساس شادی و نشاط میدهد.
حتی یک پیادهروی ساده ۱۵ دقیقهای میتواند تفاوت بزرگی ایجاد کند. نیازی نیست که حتماً به باشگاه برویم یا ورزش سنگینی انجام دهیم. کافی است از جایمان بلند شویم، کمی راه برویم، کش و قوسی به بدنمان بدهیم یا یک آهنگ شاد بگذاریم و کمی برقصیم.
یوگا و کشش عضلات هم بسیار مفید است. این حرکات به بدنمان کمک میکند که شل شود و استرسها را رها کند. وقتی عضلات ما شل میشوند، ذهنمان هم آرامتر میشود و احساس بهتری پیدا میکنیم.
ورزش صبحگاهی تاثیر ویژهای دارد. وقتی روز را با حرکت شروع کنیم، برای بقیه روز انرژی بیشتری داریم و بهتر میتوانیم با مشکلات کنار بیاییم. حتی چند حرکت ساده روی تخت قبل از بلند شدن میتواند کمک کند.
قدرت نور و هوای تازه
نور طبیعی خورشید تاثیر باورنکردنی روی حال ما دارد. وقتی در جای تاریک و بسته میمانیم، حالمان بیشتر خراب میشود. نور خورشید به بدن ما کمک میکند که ویتامینهای لازم را بسازد و همچنین روی ساعت درونی بدنمان تاثیر میگذارد که باعث میشود شبها بهتر بخوابیم و روزها سرحالتر باشیم.
اگر امکان دارد، هر روز حداقل ۱۰ تا ۱۵ دقیقه در بیرون از خانه زیر نور خورشید بمانیم. حتی اگر هوا ابری باشد، نور روز باز هم فایده دارد. میتوانیم در حیاط بنشینیم، در بالکن قهوه بخوریم یا فقط کنار پنجره بایستیم و نور خورشید را روی صورتمان حس کنیم.
اگر نمیتوانیم بیرون برویم، باید پردهها را کنار بزنیم و اجازه دهیم نور وارد خانه شود. اتاقهای تاریک و دلگیر حال ما را بدتر میکنند. حتی روشن کردن چراغهای خانه هم میتواند کمی کمک کند، اما هیچ چیز به اندازه نور طبیعی موثر نیست.
هوای تازه هم همانقدر مهم است. وقتی در فضای بسته و خفه میمانیم، احساس کسالت و بیحالی میکنیم. باز کردن پنجرهها برای چند دقیقه، حتی در هوای سرد، میتواند باعث شود احساس بهتری پیدا کنیم. هوای تازه اکسیژن بیشتری به مغزمان میرساند و این همان چیزی است که برای فکر کردن و احساس خوب نیاز داریم.
تاثیر تغذیه بر روحیه
آنچه میخوریم تاثیر مستقیم روی حال ما دارد. وقتی گرسنه هستیم یا غذای مناسب نمیخوریم، بدنمان انرژی لازم را ندارد و همین باعث میشود حالمان بد شود. برخی غذاها میتوانند به طور طبیعی باعث شوند که حسابی بهتری داشته باشیم.
میوهها و سبزیجات تازه پر از موادی هستند که به بدن و ذهن ما کمک میکنند. موز، توت فرنگی، پرتقال و سیب همگی میتوانند انرژی سریع به ما بدهند. سبزیجات برگ سبز مثل اسفناج هم بسیار مفید هستند.
آجیل و دانهها هم خیلی خوب هستند. گردو، بادام، تخمه کدو و تخمه آفتابگردان همگی حاوی مواد مغذی هستند که به مغز ما کمک میکنند بهتر کار کند. یک مشت آجیل میتواند میانوعده عالی باشد که هم حال ما را خوب میکند و هم انرژی میدهد.
شکلات تلخ هم میتواند کمک کند. البته نباید زیاد بخوریم، اما یک تکه کوچک شکلات تلخ با درصد بالا میتواند لحظاتی از شادی به ما بدهد. شکلات حاوی موادی است که روحیه را بهبود میبخشد.
آب خوردن را فراموش نکنیم. خیلی از وقتها که حالمان بد است، فقط کمی کمآب هستیم. نوشیدن یک لیوان آب میتواند فوراً احساس بهتری به ما بدهد. باید سعی کنیم در طول روز به اندازه کافی آب بنوشیم.
قهوه و چای هم میتوانند کمک کنند، اما نباید زیاد روی بروی کنیم. یک فنجان قهوه صبحگاهی یا یک چای بعدازظهر میتواند انرژی و حال خوبی به ما بدهد، اما اگر زیاد مصرف کنیم، ممکن است بعداً حالمان بدتر شود.
اهمیت خواب کافی و با کیفیت
خواب یکی از مهمترین عوامل در داشتن حال خوب است. وقتی به اندازه کافی نخوابیم، تمام روز احساس خستگی و بیحوصلگی داریم. بدن و مغز ما به خواب نیاز دارند تا خودشان را تعمیر کنند و برای روز بعد آماده شوند.
اکثر افراد بزرگسال به حدود ۷ تا ۹ ساعت خواب در شبانهروز نیاز دارند. البته این عدد برای هر کس ممکن است کمی فرق کند، اما اگر مدام احساس خستگی میکنیم، احتماالً به خواب بیشتری نیاز داریم.
کیفیت خواب هم به اندازه مدت زمان آن مهم است. میتوانیم ۸ ساعت بخوابیم اما اگر خوابمان عمیق و راحت نباشد، باز هم صبح با حال بد بیدار میشویم. برای خواب بهتر، باید اتاق خواب را تاریک، خنک و ساکت نگه داریم.
رفتن به رختخواب در ساعت مشخص هر شب میتواند کمک زیادی کند. بدنمان عادت میکند که در ساعت خاصی بخوابد و بیدار شود. این کار خوابیدن را راحتتر و خواب را عمیقتر میکند.
استفاده از گوشی موبایل و تبلت قبل از خواب را باید محدود کنیم. نور آبی این دستگاهها به مغز ما سیگنال میدهد که هنوز روز است و نباید بخوابیم. بهتر است حداقل یک ساعت قبل از خواب، گوشی را کنار بگذاریم و کار آرامتری مثل کتاب خواندن انجام دهیم.
چرت زدن روزانه هم میتواند مفید باشد، اما نباید طولانی باشد. یک چرت ۲۰ تا ۳۰ دقیقهای بعدازظهر میتواند انرژی تازهای به ما بدهد، اما اگر بیشتر بخوابیم، ممکن است شب نتوانیم راحت بخوابیم.
قدرت ارتباط با دیگران
انسانها موجودات اجتماعی هستند و نیاز به ارتباط با دیگران دارند. وقتی حالمان خوب نیست، ممکن است دلمان نخواهد با کسی حرف بزنیم، اما در واقع همین کار میتواند بیشترین کمک را به ما بکند.
حرف زدن با یک دوست صمیمی، خانواده یا هر کسی که به او اعتماد داریم، میتواند بار سنگینی از دوش ما بردارد. گاهی فقط گفتن اینکه حالمان خوب نیست کافی است. نیازی نیست که مشکل را حل کنیم، فقط داشتن کسی که گوش میدهد میتواند حسابی خوبی به ما بدهد.
حتی یک تماس تلفنی کوتاه یا پیام دادن به یک دوست میتواند فرق کند. ارتباط با دیگران به ما یادآوری میکند که تنها نیستیم و کسانی هستند که برایشان اهمیت داریم.
گاهی هم به جای صحبت کردن درباره مشکلاتمان، فقط انجام کاری سرگرمکننده با دیگران میتواند کمک کند. تماشای یک فیلم با خانواده، بازی کردن با بچهها، یا حتی فقط نشستن کنار کسی که دوستش داریم، همگی میتوانند حال ما را بهتر کنند.
کمک کردن به دیگران هم راه عجیبی برای بهتر شدن حال خودمان است. وقتی کاری برای کس دیگری انجام میدهیم، احساس خوبی به ما دست میدهد. میتواند یک کار کوچک باشد مثل باز کردن در برای کسی یا کمک به همسایه برای خرید.
اگر واقعاً کسی نداریم که با او صحبت کنیم، پیوستن به گروههای اجتماعی یا باشگاههای محلی میتواند کمک کند. شرکت در کلاسهای ورزشی، باغبانی، نقاشی یا هر فعالیت گروهی دیگری میتواند فرصتی برای آشنایی با افراد جدید باشد.
فعالیتهای خلاقانه و سرگرمی
انجام کارهایی که از آنها لذت میبریم، یکی از بهترین راهها برای خوب کردن حال است. وقتی مشغول کاری میشویم که دوستش داریم، ذهنمان از نگرانیها فاصله میگیرد و احساس شادی میکنیم.
نقاشی و رنگآمیزی، حتی اگر حرفهای نباشیم، میتواند بسیار آرامشبخش باشد. امروزه کتابهای رنگآمیزی برای بزرگسالان هم وجود دارد که استفاده از آنها بسیار ساده و لذتبخش است. فقط گرفتن مداد رنگی و رنگ کردن یک طرح میتواند ذهن را آرام کند.
نوشتن هم خیلی مفید است. نوشتن احساسات و افکارمان در یک دفترچه میتواند کمک کند که آنها را بهتر بفهمیم و سازماندهی کنیم. نیازی به نوشتن درست و استاندارد نیست، فقط بریزیم روی کاغذ هر چه در ذهنمان است.
گوش دادن به موسیقی قدرت شگفتانگیزی در تغییر حال دارد. یک آهنگ شاد و پرانرژی میتواند فوراً حالمان را عوض کند. یا بالعکس، یک موسیقی آرام و ملایم میتواند استرس را کاهش دهد. ساختن یک لیست پخش از آهنگهای مورد علاقه میتواند برای روزهایی که حالمان خوب نیست، بسیار مفید باشد.
خواندن کتاب هم راهی عالی برای فرار از مشکلات روزمره و ورود به دنیای دیگری است. داستانهای جذاب میتوانند ذهن را مشغول کنند و از فکر کردن به نگرانیها جلوگیری کنند. حتی خواندن چند صفحه قبل از خواب میتواند کمک کند که آرامتر بخوابیم.
باغبانی و مراقبت از گیاهان هم فعالیت بسیار آرامشبخشی است. تماس با خاک و گیاهان، دیدن رشد آنها و مراقبت از موجودات زنده، همگی به ما احساس خوبی میدهند. حتی اگر حیاط نداریم، نگهداری چند گلدان در خانه هم میتواند همین تاثیر را داشته باشد.
آشپزی و پخت چیزهای خوشمزه هم میتواند هم سرگرمکننده باشد و هم در پایان یک نتیجه لذیذ داشته باشد. درست کردن یک کیک، پخت شیرینی یا حتی یک غذای ساده میتواند احساس رضایت و موفقیت به ما بدهد.
محیط و فضای اطراف
محیطی که در آن زندگی میکنیم تاثیر زیادی روی حال ما دارد. اتاق شلوغ و بهمریخته میتواند ذهن ما را هم شلوغ و آشفته کند. مرتب کردن و تمیز کردن فضای اطراف میتواند باعث شود احساس آرامش بیشتری داشته باشیم.
نیازی به تمیز کردن کل خانه در یک روز نیست. حتی مرتب کردن یک میز کار، یک قفسه کتاب یا یک گوشه از اتاق میتواند کمک کند. وقتی محیط اطراف ما تمیز و منظم است، احساس کنترل بیشتری روی زندگیمان داریم.
داشتن گیاه و گل در خانه هم خیلی به حال ما کمک میکند. گیاهان زنده هوا را تمیز میکنند و همچنین دیدن رنگ سبز و طبیعت، حتی در مقیاس کوچک، آرامشبخش است. گلهای تازه هم میتوانند با رنگ و بوی خوششان فضا را شاد کنند.
نور و روشنایی خانه هم مهم است. فضاهای تاریک و کمنور میتوانند حال ما را بدتر کنند. باز کردن پردهها، استفاده از لامپهای روشنتر یا اضافه کردن چند شمع معطر میتواند تفاوت ایجاد کند.
رنگهای اطراف ما هم تاثیرگذار هستند. رنگهای روشن و شاد مثل زرد، نارنجی و آبی روشن میتوانند انرژی مثبت بدهند. اگر امکان رنگ کردن دیوار نیست، میتوانیم با اضافه کردن کوسنهای رنگی، پردههای شاد یا تابلوهای رنگارنگ، کمی رنگ به فضا اضافه کنیم.
بوی خوش هم روی حال ما تاثیر میگذارد. استفاده از شمعهای معطر، عطر اتاق یا حتی پخت یک کیک که عطر آن خانه را پر میکند، میتواند احساس خوبی به ما بدهد. بوهای اسطوخودوس، وانیل، دارچین و پرتقال معمولاً آرامشبخش و شادیآور هستند.

کاهش استرس و آرامش ذهن
استرس یکی از بزرگترین دشمنان حال خوب است. وقتی مدام نگران و تحت فشار هستیم، نمیتوانیم از زندگی لذت ببریم. یاد گرفتن روشهای ساده برای کاهش استرس میتواند تفاوت بزرگی ایجاد کند.
تمرینهای تنفسی یکی از سادهترین و موثرترین راهها برای آرام شدن است. وقتی احساس اضطراب میکنیم، نفسهای عمیق و کند میتوانند به بدن سیگنال بدهند که آرام شود. یک تمرین ساده این است که ۴ ثانیه نفس بکشیم، ۴ ثانیه نگه داریم و ۴ ثانیه آرام بیرون بدهیم. تکرار این کار برای چند دقیقه میتواند حسابی آرامش به ما بدهد.
مدیتیشن یا مراقبه هم خیلی مفید است. نیازی به چیزهای پیچیده نیست. حتی نشستن آرام در یک جای ساکت برای ۵ دقیقه و تمرکز روی نفس کشیدن میتواند کمک کند. حالا برنامههای زیادی برای موبایل هست که میتوانند در این کار راهنمایی کنند.
محدود کردن اخبار و شبکههای اجتماعی هم میتواند استرس را کم کند. مدام دیدن اخبار بد و مقایسه خودمان با دیگران در شبکههای اجتماعی میتواند حال ما را خراب کند. تعیین یک زمان مشخص برای چک کردن اخبار و کاهش ساعات صرف شده در اینستاگرام و توییتر میتواند به آرامش ذهن کمک کند.
یادداشت کردن کارها و برنامهریزی هم میتواند استرس را کاهش دهد. وقتی همه چیز در ذهنمان است و مدام نگرانیم که چیزی را فراموش کنیم، استرس زیادی داریم. نوشتن کارها و داشتن یک برنامه ساده میتواند ذهن را آزاد کند.
گفتن “نه” به کارهایی که توانمان را ندارند یا نمیخواهیم انجام دهیم هم مهم است. خیلی از وقتها برای خوشحال کردن دیگران قبول میکنیم کارهایی انجام دهیم که واقعاً نمیخواهیم. این کار فقط استرس و حال بد به ما میدهد. یاد گرفتن اینکه با احترام “نه” بگوییم میتواند خیلی به حالمان کمک کند.
تعیین اهداف کوچک و قابل دستیابی
وقتی حالمان خوب نیست، انجام کارهای بزرگ و دشوار تقریباً غیرممکن به نظر میرسد. اما تعیین اهداف خیلی کوچک و ساده میتواند کمک کند که احساس موفقیت داشته باشیم و کمکم حالمان بهتر شود.
به جای اینکه فکر کنیم “باید کل خانه را تمیز کنم”، میتوانیم فقط بگوییم “امروز ظرفها را میشورم”. این هدف کوچکتر خیلی سادهتر به نظر میرسد و وقتی انجامش دادیم، احساس خوبی داریم که میتواند انگیزه انجام کار بعدی را بدهد.
لیست کردن کارهای کوچک و خط زدن آنها بعد از انجام میتواند خیلی رضایتبخش باشد. دیدن اینکه چیزهایی انجام دادهایم، حتی اگر کارهای کوچکی باشند، به ما احساس پیشرفت میدهد.
هدفگذاری برای خودمان، نه دیگران، مهم است. بسیاری از ما سعی میکنیم انتظارات دیگران را برآورده کنیم و همین باعث میشود حالمان بد شود. باید فکر کنیم چه چیزی واقعاً برای ما مهم است و روی آن تمرکز کنیم.
جشن گرفتن موفقیتهای کوچک هم خیلی مهم است. وقتی کاری را انجام دادیم، حتی اگر خیلی کوچک باشد، باید به خودمان تبریک بگوییم و لحظهای احساس غرور کنیم. این کار به مغز ما یاد میدهد که انجام کار احساس خوبی دارد و انگیزه میدهد که کارهای بیشتری انجام دهیم.
قدردانی و نگاه مثبت
یکی از قدرتمندترین راهها برای بهتر شدن حال، تمرکز روی چیزهای خوب زندگی است. خیلی از وقتها آنقدر روی مشکلات تمرکز میکنیم که چیزهای خوب را نمیبینیم.
هر روز فکر کردن به سه چیزی که برایشان سپاسگزار هستیم میتواند تفاوت بزرگی ایجاد کند. این چیزها نیازی نیست بزرگ باشند. میتواند یک فنجان چای گرم، یک تماس با دوست، یک غذای خوشمزه یا حتی یک روز آفتابی باشد.
نوشتن دفتر قدردانی هم خیلی مفید است. هر شب قبل از خواب، نوشتن چند چیز خوبی که در طول روز اتفاق افتاده میتواند کمک کند که با فکر مثبت بخوابیم. وقتی روزهای بدی داریم، میتوانیم این دفتر را باز کنیم و یادمان بیاید که زندگی همیشه بد نیست.
مقایسه کردن خودمان با دیگران را باید متوقف کنیم. هر کسی مسیر متفاوتی دارد و مقایسه فقط باعث ناراحتی و حسادت میشود. بهتر است خودمان امروز را با خودمان دیروز مقایسه کنیم و ببینیم چه پیشرفتی کردهایم.
بخشیدن خودمان هم بسیار مهم است. همه ما اشتباه میکنیم و روزهای بدی داریم. سرزنش مدام خودمان فقط حالمان را بدتر میکند. باید با خودمان مثل یک دوست خوب رفتار کنیم، با مهربانی و درک.

اجتناب از عادتهای مضر
بعضی کارها که فکر میکنیم کمک میکنند، در واقع حال ما را بدتر میکنند. شناخت این عادتها و کاهش یا حذف آنها میتواند تاثیر مثبت زیادی داشته باشد.
زیادهروی در استفاده از شبکههای اجتماعی یکی از این عادتهای مضر است. ساعتها اسکرول کردن در اینستاگرام یا دیدن زندگی ظاهراً کامل دیگران میتواند باعث شود احساس کنیم زندگی خودمان کافی نیست. محدود کردن زمان استفاده از این برنامهها میتواند خیلی کمک کند.
خوردن غذاهای ناسالم و شیرین برای دلداری دادن خودمان هم ممکن است لحظهای احساس خوبی بدهد، اما بعداً باعث احساس بدتر میشود. سطح قند خون بالا و پایین میرود و همین حال ما را خراب میکند. بهتر است به جای این کارها، راههای سالمتری برای خوب کردن حال پیدا کنیم.
نشستن طولانی مدت و بیحرکتی هم مضر است. وقتی ساعتها روی مبل یا صندلی بنشینیم، بدنمان سفت میشود و حالمان بدتر میشود. باید هر ساعت بلند شویم، کمی راه برویم و کشش بدهیم.
عادات خواب نامنظم هم خیلی مضر است. هر شب در ساعت متفاوتی خوابیدن و بیدار شدن باعث میشود بدنمان سردرگم شود و نتواند درست استراحت کند. داشتن یک برنامه خواب منظم خیلی مهم است.
کمک گرفتن حرفهای
گاهی اوقات، صرفنظر از اینکه چقدر تلاش میکنیم، حالمان بهتر نمیشود. اگر احساس غمگینی، بیحالی یا نگرانی برای مدت طولانی ادامه داشت، ممکن است نیاز به کمک حرفهای باشیم.
صحبت با یک روانشناس یا مشاور هیچ عیبی ندارد. درست مثل اینکه برای درد جسمی به دکتر میرویم، برای درد روانی هم میتوانیم از متخصص کمک بگیریم. این متخصصان میتوانند ابزارها و راهکارهایی به ما بیاموزند که به تنهایی نمیتوانیم پیداشان کنیم.
نشانههایی که ممکن است نیاز به کمک حرفهای داشته باشیم شامل: احساس ناامیدی مداوم، از دست دادن علاقه به چیزهایی که قبلاً دوستشان داشتیم، تغییرات شدید در اشتها یا خواب، افکار آزاردهنده مکرر، یا احساس اینکه نمیتوانیم با زندگی روزمره کنار بیاییم.
کمک گرفتن نشانه قدرت است، نه ضعف. نشان میدهد که به اندازه کافی برای خودمان اهمیت میدهیم که بخواهیم بهتر شویم.
ایجاد روال روزانه سالم
داشتن یک روال منظم میتواند به حال ما کمک زیادی کند. وقتی میدانیم روز ما چگونه پیش میرود، احساس امنیت و کنترل بیشتری داریم.
شروع روز با یک روال صبحگاهی خوب خیلی مهم است. این میتواند شامل بیدار شدن در ساعت مشخص، نوشیدن یک لیوان آب، کمی ورزش کردن، خوردن صبحانه سالم و شاید چند دقیقه برنامهریزی برای روز باشد. داشتن این روال به ما کمک میکند که روز را با انرژی مثبت شروع کنیم.
در طول روز هم میتوانیم روالهایی داشته باشیم. مثلاً ساعت نهار، زمان استراحت کوتاه، و زمان مشخص برای کارهای مختلف. این کار به ما کمک میکند که بهتر وقتمان را مدیریت کنیم و احساس نکنیم که روز بیبرنامه و آشفته میگذرد.
روال عصرگاهی برای آرام شدن قبل از خواب هم خیلی مفید است. این میتواند شامل کم کردن نور خانه، خاموش کردن وسایل الکترونیکی، انجام کارهای آرام مثل کتاب خواندن یا حمام کردن، و آماده کردن خودمان برای خواب باشد.
البته روال نباید زندگی ما را خشک و بیروح کند. باید جایی برای خودانگیختگی و تغییر هم باشد. فقط داشتن یک چارچوب کلی میتواند به ما احساس ثبات بدهد بدون اینکه احساس محدودیت کنیم.

مراقبت از خود
مراقبت از خود یعنی وقت گذاشتن برای کارهایی که به ما انرژی میدهد، نه کارهایی که انرژی ما را میگیرد. این کار برای سلامت روانی ما خیلی مهم است.
حمام کردن با آب گرم، استفاده از محصولات خوشبو، ماساژ دادن پوست با روغنهای معطر، همگی میتوانند لحظاتی از آرامش و مراقبت از خود باشند. این کارها به ما یادآوری میکنند که ارزش توجه و مراقبت را داریم.
پوشیدن لباسهایی که در آنها احساس خوبی داریم هم میتواند به حال ما کمک کند. حتی اگر قرار نیست بیرون برویم، پوشیدن لباس تمیز و مرتب به جای لباس خواب میتواند به ما احساس بهتری بدهد.
زمان گذاشتن برای کارهای مورد علاقه هم بخشی از مراقبت از خود است. اگر دوست داریم کتاب بخوانیم، نقاشی کنیم، بازی کنیم یا هر کار دیگری، باید زمان مشخصی برای آن کنار بگذاریم. این زمانها برای ما مقدس هستند و باید از آنها محافظت کنیم.
گفتن “نه” به خواستههای دیگران وقتی که خستهایم یا به زمان برای خودمان نیاز داریم، بخش مهمی از مراقبت از خود است. نمیتوانیم مدام برای دیگران کار کنیم و از خودمان غافل شویم.
تاثیر طبیعت
ارتباط با طبیعت یکی از قدرتمندترین راهها برای بهبود حال است. انسانها برای هزاران سال در طبیعت زندگی کردهاند و هنوز هم بدن و ذهن ما به آن نیاز دارند.
قدم زدن در پارک، جنگل یا کنار دریا میتواند شگفتانگیز آرامشبخش باشد. دیدن درختها، گلها، پرندگان و حیوانات، شنیدن صدای آب یا باد، همه اینها به ما کمک میکنند که از استرسهای روزمره فاصله بگیریم.
حتی اگر نمیتوانیم به جایی دورتر برویم، پارک محله یا حتی نشستن زیر یک درخت میتواند کمک کند. تماس با خاک، دیدن آسمان، احساس باد روی پوست، همه اینها تجربیات سادهای هستند که حال ما را بهتر میکنند.
در منزل هم میتوانیم کمی از طبیعت داشته باشیم. نگهداری گیاهان، گذاشتن سنگها و صدفهای دریایی که از گردش آوردهایم، یا حتی گوش دادن به صداهای طبیعت مثل باران یا پرندگان از طریق برنامههای موبایل، میتواند کمک کند.
حرکت و تغییر
گاهی فقط تغییر دادن چیزهای کوچک در زندگی میتواند حال ما را بهتر کند. وقتی مدام همان کارها را به همان شکل انجام میدهیم، زندگی کسلکننده میشود.
رفتن از مسیر جدید به خانه، امتحان کردن یک رستوران یا کافه جدید، خواندن کتابی در ژانر متفاوت، یا حتی تغییر دادن چیدمان مبلمان اتاق، همه اینها میتوانند هیجان کوچکی به زندگی اضافه کنند.
یادگیری مهارت جدید هم میتواند بسیار انگیزهبخش باشد. شروع یاد گرفتن یک زبان، یک ساز موسیقی، آشپزی غذای جدید، یا هر چیز دیگری که به آن علاقه داریم، میتواند به ما هدف و احساس پیشرفت بدهد.
سفر کردن، حتی سفرهای کوتاه یک روزه به شهر یا روستای نزدیک، میتواند تازگی و انرژی جدیدی به ما بدهد. دیدن جاهای جدید، ملاقات با مردم جدید، تجربه غذاهای جدید، همه اینها میتوانند نگاه ما به زندگی را تازه کنند.
سوالات متداول
چقدر طول میکشد تا با این روشها حالم بهتر شود؟
زمان لازم برای هر فردی متفاوت است. برخی روشها مثل تمرینهای تنفسی یا گوش دادن به موسیقی میتوانند فوراً تاثیر بگذارند، اما ایجاد عادتهای سالم مثل ورزش منظم یا خواب کافی ممکن است چند هفته طول بکشد. مهم این است که صبور باشید و به خودتان فرصت دهید.
آیا باید همه این کارها را با هم انجام دهم؟
خیر، شروع با تمام این روشها همزمان میتواند خستهکننده باشد. بهتر است یکی یا دو تا از روشهایی که برایتان جذابترند را انتخاب کنید و با آنها شروع کنید. وقتی اینها به عادت تبدیل شدند، میتوانید کمکم روشهای دیگر را هم اضافه کنید.
اگر هیچ کدام از این روشها کار نکرد چه کار کنم؟
اگر حال بدتان برای مدت طولانی (بیش از دو هفته) ادامه دارد و هیچ کدام از این روشها کمک نمیکنند، بهتر است با یک روانشناس یا مشاور صحبت کنید. گاهی مشکلات عمیقتری وجود دارد که نیاز به کمک حرفهای دارند و این هیچ عیبی ندارد.
آیا خوردن شیرینی و شکلات میتواند حال را بهتر کند؟
شیرینی و شکلات ممکن است لحظهای احساس خوبی بدهند، اما اثرشان کوتاه مدت است و بعد از آن ممکن است حالتان بدتر شود. بهتر است از روشهای پایدارتر استفاده کنید و شیرینی را فقط گاهی و به مقدار کم بخورید.
چطور میتوانم انگیزه داشته باشم که این کارها را انجام دهم وقتی حالم خیلی بد است؟
وقتی حالتان خیلی بد است، انجام هر کاری سخت به نظر میرسد. در این موارد، از خودتان بخواهید فقط یک کار خیلی کوچک انجام دهید، مثل بلند شدن و باز کردن پنجره یا نوشیدن یک لیوان آب. همین کارهای کوچک میتوانند شروعی باشند که کمکم انگیزه بیشتری به شما میدهند.








