اختلال ADHD چیست؟ آیا بزرگسالان هم به آن مبتلا می‌شوند؟
سلامت روان
۷ دی ۱۴۰۴

اختلال ADHD چیست؟ آیا بزرگسالان هم به آن مبتلا می‌شوند؟

گاهی مسئله از جایی شروع می‌شود که هیچ‌کس اسم مشخصی برایش ندارد. کودکی که مدام وسط حرف می‌پرد، تکالیفش ناتمام می‌ماند، یا حتی وقتی ساکت نشسته، انگار ذهنش جای دیگری‌ست. بزرگسالی که همیشه دیر می‌رسد، قرارها را فراموش می‌کند، چند کار را هم‌زمان شروع می‌کند و هیچ‌کدام به پایان نمی‌رسد، و شب‌ها با این احساس می‌خوابد که «باز هم نتوانستم آن‌طور که باید، زندگی را جمع‌وجور کنم». برای سال‌ها، این رفتارها با برچسب‌هایی مثل شلوغی، بی‌مسئولیتی، تنبلی یا بی‌حوصلگی توضیح داده شده‌اند. اما برای بخشی از آدم‌ها، مسئله چیزی عمیق‌تر از این‌هاست.

اختلال ADHD، یا همان کم‌توجهی ـ بیش‌فعالی، در اصل نامی است که به یک شیوه متفاوت کارکرد مغز داده شده؛ مغزی که تمرکز را مثل دیگران مدیریت نمی‌کند، زمان را جور دیگری حس می‌کند و برای کنترل رفتار، انرژی بیشتری مصرف می‌کند. ADHD نه یک «بیماری جدید» است و نه نتیجه سبک زندگی مدرن، هرچند دنیای شلوغ امروز می‌تواند آن را پررنگ‌تر کند. این اختلال سال‌هاست وجود دارد، فقط اسم و توضیحش عوض شده است.

آنچه ADHD را پیچیده می‌کند این است که هیچ چهره واحدی ندارد. بعضی افراد مبتلا، پرتحرک و غیرقابل‌پیش‌بینی‌اند و حضورشان به‌سرعت توجه دیگران را جلب می‌کند. بعضی دیگر ساکت‌اند، اما ذهنشان مدام از شاخه‌ای به شاخه دیگر می‌پرد. ممکن است ساعت‌ها غرق کاری شوند که دوستش دارند، اما برای انجام یک کار ساده روزمره، مثل پاسخ‌دادن به یک ایمیل یا مرتب‌کردن اتاق، درمانده شوند. همین تناقض‌هاست که اطرافیان را گیج می‌کند و خود فرد را خسته.

در کودکی، ADHD اغلب با مدرسه گره می‌خورد. کلاس درس جایی است که انتظار می‌رود کودک بنشیند، گوش دهد، دستورالعمل‌ها را به خاطر بسپارد و طبق برنامه جلو برود. برای کودکی با ADHD، این خواسته‌ها مثل راه‌رفتن روی زمین لغزنده است. نه به این دلیل که نمی‌خواهد، بلکه چون مغزش مدام با محرک‌های اطراف درگیر است. صدای مداد، حرکت هم‌کلاسی، فکر نیمه‌تمامی که ناگهان سر می‌رسد. نتیجه معمولاً این می‌شود که کودک «باهوش ولی بی‌دقت» نامیده می‌شود.

اما داستان با بزرگ‌شدن تمام نمی‌شود. فقط شکلش عوض می‌شود. بزرگسالی که ADHD دارد، شاید دیگر روی صندلی وول نخورد، اما ذهنش آرام نمی‌گیرد. فکرها مثل تب‌های باز مرورگر، یکی‌یکی باز می‌شوند و بسته نمی‌شوند. برنامه‌ریزی سخت است، شروع‌کردن سخت‌تر و تمام‌کردن سخت‌ترین بخش ماجراست. این افراد اغلب احساس می‌کنند از بقیه عقب‌اند، حتی وقتی تلاششان بیشتر است.

یکی از سوءتفاهم‌های رایج درباره ADHD این است که آن را با ضعف اراده یکی می‌دانند. انگار اگر فرد «بیشتر بخواهد» یا «خودش را جمع‌وجور کند»، همه‌چیز درست می‌شود. درحالی‌که ADHD دقیقاً جایی عمل می‌کند که «خواستن» به‌تنهایی کافی نیست. مسئله در بخشی از مغز است که مسئول تنظیم توجه، کنترل رفتار و مدیریت زمان است. این بخش در افراد مبتلا، پیام‌ها را با سرعت و نظم متفاوتی پردازش می‌کند.

ژنتیک نقش مهمی در این تفاوت دارد. ADHD اغلب در خانواده‌ها تکرار می‌شود، حتی اگر نسل‌های قبلی هیچ‌وقت تشخیص نگرفته باشند. خیلی وقت‌ها وقتی کودکی تشخیص ADHD می‌گیرد، یکی از والدین ناگهان متوجه می‌شود که بسیاری از چالش‌های زندگی خودش هم بی‌دلیل نبوده است. علاوه بر ژنتیک، عوامل دوران بارداری و اوایل تولد می‌توانند احتمال بروز این اختلال را بیشتر کنند، اما باز هم هیچ عامل واحدی به‌تنهایی مسئول نیست.

برخلاف باور عمومی، ADHD نتیجه مصرف زیاد قند، بازی‌های ویدیویی یا استفاده از موبایل نیست. این عوامل ممکن است علائم را شدیدتر کنند، اما علت اصلی محسوب نمی‌شوند. همین اشتباه رایج باعث شده بسیاری از کودکان و بزرگسالان سال‌ها بدون حمایت مناسب زندگی کنند، چون مشکلشان جدی گرفته نشده است.

تشخیص ADHD شبیه پیدا کردن یک علامت واضح روی بدن نیست. بیشتر شبیه کنار هم گذاشتن تکه‌های یک پازل است. بررسی سابقه رفتاری، شنیدن روایت‌های مختلف از زندگی فرد، نگاه‌کردن به الگوی مشکلات در طول زمان. برای کودکان، مهم است که این نشانه‌ها فقط محدود به یک موقعیت نباشند. برای بزرگسالان هم معمولاً ردپای این الگوها در کودکی دیده می‌شود، حتی اگر آن زمان اسم مشخصی نداشته‌اند.

وقتی ADHD تشخیص داده می‌شود، بعضی‌ها احساس ترس می‌کنند و بعضی‌ها احساس آرامش. ترس از این‌که «نکند مشکل جدی باشد»، و آرامش از این‌که بالاخره توضیحی برای سال‌ها سردرگمی پیدا شده است. واقعیت این است که ADHD، اگر شناخته شود، قابل مدیریت است. نه با یک راه‌حل جادویی، بلکه با مجموعه‌ای از انتخاب‌ها و حمایت‌ها.

درمان ADHD همیشه به معنای دارودرمانی نیست، اما دارو برای بسیاری از افراد نقش مهمی دارد. این داروها کمک می‌کنند مغز بتواند توجه و رفتار را بهتر تنظیم کند. هدف، تغییر شخصیت یا خاموش‌کردن انرژی فرد نیست؛ هدف این است که فاصله بین توانایی بالقوه و عملکرد واقعی کمتر شود. در کنار دارو، آموزش مهارت‌ها اهمیت زیادی دارد. یادگرفتن این‌که چطور کارها را خرد کنیم، چطور از یادآورها استفاده کنیم، چطور محیط را به نفع تمرکز تغییر دهیم.

برای کودکان، نقش والدین و معلمان حیاتی است. کودک مبتلا به ADHD بیش از تنبیه، به ساختار و پیش‌بینی‌پذیری نیاز دارد. قوانین روشن، بازخورد سریع، تشویق به‌موقع. در مدرسه، تغییرات کوچک می‌توانند اثر بزرگی داشته باشند. نشستن در جای مناسب، زمان‌بندی منعطف‌تر، دستورالعمل‌های کوتاه‌تر. این‌ها امتیاز ویژه نیستند، بلکه راهی برای برابرشدن فرصت‌ها هستند.

در بزرگسالی، ADHD می‌تواند روابط را تحت فشار بگذارد. فراموش‌کردن قول‌ها، تأخیرهای مداوم، نیمه‌تمام‌ماندن کارها. اگر این رفتارها بدون شناخت اختلال تفسیر شوند، به بی‌مسئولیتی یا بی‌توجهی تعبیر می‌شوند. اما وقتی خود فرد و اطرافیانش بدانند که ریشه ماجرا چیست، مسیر گفتگو و حل مسئله کاملاً تغییر می‌کند.

نکته‌ای که اغلب نادیده گرفته می‌شود، جنبه‌های مثبت ADHD است. ذهن‌هایی که سریع می‌پرند، گاهی ارتباط‌هایی می‌بینند که دیگران متوجه‌اش نمی‌شوند. خلاقیت، انرژی بالا، توانایی تمرکز شدید روی موضوعات مورد علاقه. این ویژگی‌ها زمانی ارزشمند می‌شوند که فرد یاد بگیرد چطور چالش‌ها را مدیریت کند، نه این‌که خودش را با دیگران مقایسه کند.

شاید مهم‌ترین تغییر نگاه این باشد که ADHD را نه به‌عنوان یک نقص، بلکه به‌عنوان یک تفاوت ببینیم. تفاوتی که در دنیایی با قوانین سخت و ساختارهای خشک، بیشتر به چشم می‌آید. شناخت این تفاوت، هم به فرد کمک می‌کند مسیر مناسب‌تری برای زندگی‌اش پیدا کند، هم به جامعه یادآوری می‌کند که همه مغزها قرار نیست یک‌جور کار کنند.

سوالات متداول

  1. آیا ممکن است کسی تا بزرگسالی ADHD داشته باشد و متوجه نشود؟

    بله. بسیاری از بزرگسالان زمانی تشخیص می‌گیرند که مشکلات شغلی، فرسودگی یا مسائل ارتباطی آن‌ها را به فکر بررسی ریشه‌ای می‌اندازد.

  2. آیا ADHD همان حواس‌پرتی معمولی است؟

    خیر. حواس‌پرتی در ADHD مداوم، شدید و تأثیرگذار بر عملکرد روزمره است، نه یک حالت گذرا یا موقعیتی.

  3. آیا درمان ADHD فقط با دارو انجام می‌شود؟

    نه. دارو یکی از گزینه‌هاست، اما آموزش مهارت‌ها، تغییر سبک زندگی و حمایت محیطی نقش بسیار مهمی دارند.

  4. آیا کودکی که ADHD دارد، در آینده دچار مشکل جدی می‌شود؟

    نه لزوماً. با تشخیص به‌موقع و حمایت مناسب، بسیاری از افراد مبتلا زندگی موفق و رضایت‌بخشی دارند.

محتوای منتشر شده در رسانه «گومگ» جایگزین تشخیص و تجویز متخصصان و کارشناسان نیستند. بدیهی است که پیش از هر اقدامی، باید با متخصص یا کارشناس مرتبط مشورت شود.
ارسال نظر
تمام نظرات بعد از تایید نمایش داده می‌شوند.